نحوه برخورد در اولین ملاقات چگونه باید باشد؟

 
نحوه برخورد در اولین ملاقات چگونه باید باشد؟
انسان به‌طور ذاتی موجودی اجتماعی است که نیاز به معاشرت با دیگران دارد و از کسانی که با آنها در ارتباط است، تأثیر زیادی می‌پذیرد.

ما به واسطه‌ی قابلیت‌های ویژه‌ای نظیر ابراز هم‌دلی و اشتراک‌گذاری افکار و عقاید است که از سایر موجودات متمایز شده‌ایم و همواره به دنبال برقراری روابط عمیق و مستحکم هستیم تا بتوانیم به شناخت کامل‌تری از خودمان و دیگران برسیم، اما واقعیت این است که ایجاد ارتباط با دیگران و ادامه‌ی آن در دنیای پرمشغله‌ی امروز به سادگی امکان‌پذیر نیست. بدون شک حلقه‌ی ارتباطی هر فرد می‌تواند روی پیشرفت شغلی و کیفیت زندگی او تأثیر بگذارد. با این حال، نحوه برخورد در اولین ملاقات به‌قدری بااهمیت است که اگر در همان برخوردهای اول با هوشمندی رفتار کنید، می‌توانید علی‌رغم فرصت اندک و مشغله‌های فراوان از روابط پایدارتری برخوردار شوید و دوستی‌های عمیق‌تری را تجربه کنید.

۱. سراپا گوش باشید

وقتی کسی با شما صحبت می‌کند، خیلی مهم است که با‌دقت به گفته‌ها و جزئیاتی که در موردش حرف می‌زند، گوش کنید. یادتان باشد که با خوب گوش‌ دادن و توجه هم‌زمان به کلام و زبانِ بدن طرف مقابل، می‌توانید خیلی چیزها در مورد او را متوجه شوید. اینکه حین صحبت با کسی مدام در اینستاگرام بچرخید یا دائما با چشم‌تان در جست‌وجوی یک هم‌صحبت دیگر باشید، بسیار دور از ادب است و نشان می‌دهد که هیچ اهمیتی برای صحبت‌های طرف مقابل‌ قائل نیستید. در عوض، با مخاطب‌تان ارتباط چشمی برقرار کنید یا در وقت مناسب شما از او سؤال بپرسید. بنابراین حتی اگر فرصت اندکی برای گفت‌وگو دارید، باید سعی کنید طرف مقابل‌تان را در همین فرصت کوتاه تا حد امکان بشناسید.

۲. در اولین ملاقات تأثیر مثبتی از خود بر جای بگذارید

در اولین ملاقات، زبانِ بدن در برداشت دیگران از شخصیت‌تان و تصویری که از شما در ذهن‌شان حک می‌شود، تأثیر بسیار زیادی دارد. برای مثال، طرز ایستادن یا نشستن و حالات چهره از جمله سرنخ‌هایی هستند که دیگران بر اساس آنها در خصوص شخصیت‌تان تصمیم می‌گیرند و به این نتیجه می‌رسند که آیا شما فردی اجتماعی و خوش‌برخورد هستید یا خیر. پس سعی کنید در حین صحبت، به طرز بیان، لحن صدا و حرکات بدن‌ خود کنترل داشته باشید. با مخاطب‌تان در طول گفت‌وگو ارتباط چشمی برقرار کنید و نشان بدهید که به صحبت‌هایش علاقه‌مند هستید. یادتان باشد اگر خیلی خشک و دست‌به‌سینه بنشینید، مثل این است که بین خودتان و طرف مقابل یک مانع ارتباطی ایجاد کرده‌اید. خلاصه اینکه، ارتباط غیرکلامی به اندازه‌ی کلامی که بر زبان‌تان جاری می‌شود، درخور اهمیت است.

۳. ماجراهای خودتان را در قالب یک روایت داستانی تعریف کنید

در مورد زندگی شخصی یا حرفه‌ای خود روایتی نقل کنید که جنبه‌های مختلف شخصیت‌تان را نشان بدهد. برای مثال اگر یک کارآفرین موفق هستید، داستان زندگی حرفه‌ای خود را به‌گونه‌ای تعریف کنید که مخاطب‌تان متوجه شود چرا به حیطه‌ی کارآفرینی اهمیت می‌دهید و چه اتفاقاتی باعث شدند که اهداف زندگی‌تان به این سمت‌وسو کشیده شود. این روایت باید به‌طور ویژه‌ای بیان شود؛ مجموعه‌ای از وقایع را شامل شود و همچنین افرادی را که در این ماجرا با شما دخیل بوده‌اند، دربرگیرد تا طرف مقابل بتواند عقاید و انگیزه‌های‌تان را بشناسند و آنقدر احساس راحتی کند که داستان خودش را نیز با شما در میان بگذارد. یادتان باشد داستان شما باید به‌گونه‌ای باشد که افراد بتوانند چشم‌اندازی از شخصیت و عقاید شما کسب کنند. ارائه‌ی اطلاعات فردی در قالب روایت‌های داستانی از نقل خشک‌و‌خالیِ حقایق جذاب‌تر است.

۴. اسامی افراد را به‌خاطر بسپارید

بسیاری از مردم، به‌ویژه آنهایی که روزانه با افراد زیادی سروکار دارند و مدت برخوردشان با هر شخص خیلی کوتاه و جزئی است، به‌سختی اسامی دیگران را به‌خاطر می‌آورند، اما اگر بتوانید اسامی افراد را به‌خاطر بسپارید و مستقیما به اسم خطاب‌شان کنید، بیشتر به دل دیگران خواهید نشست. در اولین ملاقات سعی کنید طرف مقابل را چندین بار در طول گفت‌وگو به اسم صدا بزنید و او را به دیگران معرفی کنید. به‌طور مثال بگویید: «سلام بابک جان» یا «ایشون علی آقا هستن». هرچه بیشتر مخاطب‌تان را با اسم خودش صدا بزنید، راحت‌تر می‌توانید اسم او را به‌خاطر بسپارید. از طرف مقابل‌ در مورد خودش سؤال بپرسید، به‌طور مثال بپرسید تفریحات مورد علاقه‌اش چیست؟ چه سرگرمی‌هایی را دنبال می‌کند؟ در دیگران یک یا چند ویژگی‌ برجسته و منحصر‌به‌فرد بیابید و با این ترفند، ویژگی خاص فرد و اسمش را به ذهن‌تان بسپارید؛ سعی کنید در دیگران به‌دنبال مشخصه‌ای بگردید که بتوانید با اسم‌شان ارتباط دهید (سینا از همدان یا سهیل از سمنان). با این ارتباط‌دهی به حافظه‌تان کمک کنید که اسامی افراد را به‌خاطر بسپارد.

۵. یاری‌گر باشید

راه‌هایی را بیابید که باعث شود از نظر اطرافیان، افرادی یاری‌گر و باارزش جلوه کنید و حس سپاسگزاری دیگران را برانگیزید. کمک‌کردن و ارائه خدمات هرچند کوچک، راه‌کار فوق‌العاده‌ای برای برقراری ارتباط مؤثر با دیگران است. ممکن است شما با معرفی جایی که خدمات مورد نیاز طرف مقابل‌تان را ارائه می‌دهد یا حتی معرفی کتاب یا کلیپی با موضوع مورد علاقه‌ی مخاطب‌تان، حس یاری‌گری و باارزش‌بودن را به او القا کنید. پس یاد بگیرید که سخاوتمند باشید و مسیر موفقیت برای خودتان و دیگران را هموارتر کنید.

۶. خودتان را قبل از گفت‌و‌گو آماده کنید

اگر معمولا در اولین ملاقات به‌قدری مضطرب می‌شوید که کف دست‌تان عرق می‌کند و دل‌تان می‌خواهد پا به فرار بگذارید، بهتر است از قبل چند سؤال آماده کنید تا با مطرح‌کردن آنها و به جریان‌افتادن گفت‌وگو بتوانید آرامش خود را به‌دست آورید و از شدت اضطراب خود بکاهید. البته نه اینکه یک فهرست بلندبالا بنویسید و سؤالات‌ را حین صحبت از روی برگه بخوانید، بلکه فقط کافی است سه سؤال جواب‌-‌باز (سؤالی که طرف مقابل را ملزم به انتخاب از میان جواب‌‌های مشخص شده نکند) یا تأمل‌برانگیز در ذهن‌تان آماده داشته باشید تا بتوانید در ادامه‌ گفت‌وگوی راحت و بدون استرسی باشید. از سؤالات خیلی تهاجمی یا شخصی بپرهیزید و در‌عوض در جست‌وجوی سؤالات عمیق‌تری باشید که طرف مقابل وادار شود به جواب‌شان فکر کند. یک گفت‌وگوی پربار و معنی‌دار باعث خواهد شد که دیگران بتوانند ارتباط مؤثرتری با شما برقرار کنند و درنتیجه تصویر بهتری از شما در ذهن‌شان باقی بماند.

۷. درونیات خود را آشکارتر بیان کنید

 همه‌ی ما افکار، ایده‌ها، عقاید و اهدافی داریم که اگر اندکی آشکارتر در موردشان صحبت کنیم، دیگران به‌طور طبیعی به ادامه‌ی گفت‌و‌گو با ما ترغیب خواهند شد. به‌طور مثال خیلی مختصر توضیح بدهید که چگونه شخصیتی هستید و به چه چیزهایی باور دارید، آیا زندگی پرماجرایی داشته‌اید یا دل‌تان برای تحقق هدفی خاص می‌تپد؟ جالب است بدانید وقتی دیگران بیشتر در مورد تجارب و دغدغه‌های‌ شما بدانند، برای‌شان جالب‌تر و به یاد‌ماندنی‌تر جلوه خواهید کرد. البته حواس‌تان باشد که متعصبانه یا تحکم‌آمیز صحبت نکنید. به بیان دیگر، نباید رشته‌ی کلام را طوری دست بگیرید که طرف مقابل فکر کند قصد تحمیل عقاید خود را دارید یا خودتان را عقلِ کل می‌دانید. فقط کافی است به علاقه‌مندی‌ها و سمت‌و‌سویی که در زندگی دارید، آگاه باشید و بخشی از آنها را با دیگران در میان بگذارید تا بهانه‌ای برای شروع یک گفت‌و‌گوی دوستانه، اما پربار باشد.

۸. از سلیقه‌ی منحصر‌به‌فرد خود کمک بگیرید

برای نمونه اگر در نوع لباس‌پوشیدن، تیپ منحصر‌به‌فرد خودتان را داشته باشید، احتمالا راحت‌تر در میان جمعیت به‌چشم خواهید آمد. آیا در پوشش‌تان از رنگ خاصی بیشتر استفاده می‌کنید؟ یا معمولا لباس‌های‌تان را از برند خاصی می‌خرید؟ گاهی اوقات چیزی مثل یک ظاهر آراسته‌ی معقول که البته با چاشنی سلیقه‌ی منحصر‌به‌فرد خودتان آمیخته شده باشد، بهانه‌ی خیلی خوبی است تا سرِ صحبت بین شما و دیگران باز شود و بتوانید نشان بدهید که فردی اجتماعی و البته خاص هستید، اما هرگز سعی نکنید با پوشیدن لباس‌های جلف، زننده و ناشایست، خاص به‌نظر برسید، بلکه تیپی را انتخاب کنید که برازنده‌ باشد و تحسین دیگران را برانگیزد.

۹. مهر بورزید و همدلی کنید

مهرورزی و همدلی از جمله صفاتی هستند که هرگز کهنه نمی‌شوند و ابرازشان هیچ خرجی برای شما ندارد. حق‌شناسی خود را با ابراز سپاس نشان بدهید و از کسانی که کمک‌تان کرده‌اند، تشکر کنید. هرچه رفتارهای انسانی‌تر داشته باشید، در برقراری روابط مستحکم‌ موفق‌تر خواهید بود.

۱۰. مشتاق یادگیری باشید

همان‌طور که پیش‌تر نیز اشاره شد تجارب‌تان را با دیگران در میان بگذارید، اما خودتان را عقلِ کل و بی‌نیاز از یادگیری تصور نکنید. در‌عوض، همیشه آماده‌ی شنیدن ایده‌ها و داستان‌های دیگران باشید تا شاید از خلال این صحبت‌ها با نکات جدیدی آشنا شوید. پس فقط خودتان متکلم وحده نباشید و فکر نکنید که صرفا دانش و تجارب شماست که به دیگران کمک می‌کند، بلکه خودتان را نیز با دادن فرصت صحبت به دیگران در معرض یادگیری قرار بدهید. می‌توانید موانع ارتباطی را با گوش‌کردن متقابل به صحبت‌های دیگران از میان بردارید. قبول کنید که هنوز خیلی چیزها هست که نمی‌دانید، اما با شنیدن تجارب و دیدگاه‌های دیگران می‌توانید به دانسته‌های خود اضافه کنید.

ختم کلام اینکه اگر روحیه‌ی مثبت و بانشاطی دارید و ادب و احترام‌تان در معاشرت با دیگران زبانزد است، خوشحال باشید که خیلی راحت‌تر می‌توانید در روابط‌تان به دوستی‌های واقعی و پایدار برسید. 

۳۷۹۴
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.